سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صدای من(بسیج دانشجویی دانشکده نفت آبادان)
 

این مصاحبه تو سه صفحه بعد صفحه سخن سردبیر و فهرست جا میشه.

مصاحبه – محمدکاظم امانی

صحبت کردن با شخصیت های مختلف؛آداب و اصول خودش را دارد مخصوصا اگر طرف مقابل روحانی باشد. حاج آقا سندی، آخوندی است که برخلاف برخی روحانیون خشک ، اتفاقا خیلی خیس است و پایه ی شوخی. در این شماره به مناسبت ایام پیروزی انقلاب و البته راهیان نور به سراغ ایشان رفتیم.

*سلام ؛ لطف کنید خودتون رو معرفی کنید؟

بسم ا... بنده مهدی سندی هستم.اصالتا آبادانی و متولد سال 1360 هستم .وتمام دروس حوزویم را قم خوانده ام.

*بنابراین شما انقلاب رو درک نکردید!

بله متاسفانه ولی جنگ رو درک کردیم.

*تحصیلات حوزویتان را تا کجا ادامه دادید؟

تحصیلات حوزویم را کلا در قم شروع کردم وفعلا در سطح سه هستم که بحث خارج می باشد وتقریبا معادل با کارشناسی ارشد می باشد.

* چه طور شد که وارد دانشگاه شدید آیا از ابتدا با عنوان نهاد رهبری وارد دانشگاه شدید؟

قبل از این که به این سوال جواب بدم این رو خواستم بگم که  بنده در کنار تحصیلات حوزوی تحصیلات دانشگاهی نیز دارم.بنده کارشناسی ارشد رشته مدرسی معارف گرایش تاریخ وتمدن اسلام و ازطرف دیگر در بحث تخصصی حوزوی نیز شرکت کرده ام –بحث حقوق وقضای اسلامی- وبه امید خدا تدوین پایان نامه باقی مانده که انشاا... اون رو هم دفاع کنم مدرک ارشد حقوق وقضای اسلامی رو هم خواهم گرفت. در بحث نهاد رهبری و دانشگاه ها ما یک دوره ای شرکت کردیم تقریبا این دوره بالغ بر 4 سال بود واساتید خیلی بزرگواری از جمله استاد قرایتی واستاد پناهیان و استاد ماندگاری و دیگران در تمام زمینه ها از مشاوره گرفته تا بحث ادیان و عرفان های کاذب در این مدت خوندیم حتی نقد وهابیت رو هم داشتیم و ازآن جا ما مبلغ نهاد رهبری شدیم و به تمام دانشگاه های کشور اعزام می شدیم از جمله سیستان وبلوچستان ،اراک،کرج و گلپایگان و ورودم به دانشگاه بحث تبلیغی بود وبعد از این که رشته مدرسی معارف رو هم به اتمام رسوندم در دانشگاه ها شروع به تدریس کردم

*اولین دانشگاهی که برای تبلیغ رفتید کجا بود و از کی رسما به عنوان مبلغ نهاد در دانشگاه ها مشغول به کار شدید؟

دانشگاه پیام نور گلپایگان بودکه برای راهیان نور می خواستن بیان تو منطقه حدود سال 88 بود. والان هم حدود یک ساله که مبلغ نعاد در دانشکده نفت آبادان هستم.البته در دانشگاه آزاد خرمشهر و آبادان، دانشگاه علوم وفنون خرمشهر هم مبلغ هستم.

*قبلا در یکی از مراسمات آمفی تئاتر گفته بودید که زمانی در همین دانشکده باغبانی می کردید .میشه در این رابطه توضیح بدید؟                                                                                                                                             حدود سال 75 یا 76 بود که من بچه دبیرستانی بودم وتابستان ها رو کار می کردم بعد از گرفتن دیپلم هم تقریبأ یک سال کار کردم وبعد وارد حوزه شدم.من در این جا هم بنایی و هم باغبانی کار کردم و در جریان باغبانی همین جا پشت دفتر نهاد یک دستگاه چمن زنی داشتیم که این دستگاه سیمش لخت بود و یک برق اساسی گرفتیم که برای ما یک خاطره شده. ابایی ندارم از گفتن این قضیه و واقعأ افتخار میکنم که کار می کردم.

* به نظر شما مهم ترین و بارزترین ویژگی ای که دانشجوهای دانشکده نفت رو با دانشجو های سایر دانشگاه هایی که شما حضور داشتید،متمایز میکنه چی بوده؟

از بیرون یک نگاهی است و از درون نگاهی دیگر،از بیرون نگاه اینه که دانشجوهای این جا دانشجوهایی علمی و همشون سرشون فقط توی درس است و از لحاظ علمی رتبه های خیلی بالایی رو دارند. اما از لحاظ درونی که وارد بشیم افرادی هستند نسبت به بقیه، که نسبت به درس خوندن غفلت می کنند ولی این علمی بودن دانشگاه وجهه ای است که متمایز میکنه این دانشگاه رو از دانشگاه های دیگه.حتی در حضور و غیاب در کلاس ها هم تفاوت میکنه.

*از لحاظ مشارکت وفعال بودن بچه ها در زمینه های دیگه چطور؟

متأسفانه در دانشکده نفت در سال های اخیر یک رخوتی بین بچه ها ایجاد شده و متأسفانه کارها داره سست انجام میشه اون طور که از بچه های سال های 85،86 شنیدم خیلی فعال تر از الآن تر بودن البته جو هم فرق میکنه چون اینجا تعداد دانشجو هم کم است نسبت به جاهای دیگه فعالیت هم طبیعتأ کم تر هست.

*از دوران جنگ و سختی هایی که اون زمان متحمل شدید ویا اگر خاطره ای دارید،توضیح بدید؟

خب شما فرض کنید که یک شبه باید خونتون رو ترک کنید اون هم به اجبار و به زور و مجبورید هیچ چیزی با خودتون نبرید.شما تصور بکنید پدرتون در این شهر بمونه،مقاومت بکنه ،ترکش بخوره وجانباز بشه؛حالا من این طوریم،پدرم هیچ وقت دنبال  پرونده و جانبازی خودشون نرفتن چون کار،کار برای خدا بوده و افتخار میکنم که پدرم تو شهر مقاومت میکرده برخلاف بعضیها که میگن مردم شهر فرارکردن ودیگران اومدن دفاع کردن،خلاف این ثابت هست و ما میدونیم که مردم خود خرمشهر و آبادان هم موندن و در بحث خرمشهر مردم بودن که45 روز مقاومت کردند.

*از آبادان قدیم در زمینه رفاهی و فرهنگی و... چیزی هست که بخواید بهش اشاره کنید ؟

خب بین آبادان وخر مشهر فرق هایی هست ،خرمشهرقبل ازانقلاب و هم بعد از انقلاب خیلی بکر بود هم از لحاظ فرهنگی وهم ازلحاظ علمی طوری که خرمشهر رو در اون زمان نجف کوچک می گفتن ،از بس در مباحث علمی وارد بودن و فرهنگ مردم فرهنگ اسلامی بود. ولی آبادان با خرمشهر تفاوت داشت؛چون انگلیسی ها ساکن آبادان بودند،به همین خاطر فرهنگ آبادانی ها با خرمشهری ها تفاوت داشت. از لحاظ بحث های اجتماعی وشهری آبادان و خرمشهر در رتبه خیلی بالایی بودند مثلأ اولین فرودگاه بین المللی در آبادان بوده،اولین سازمان هواشناسی ،اولین شهر دارای صدا وسیما آبادان بوده؛درسته این امکانات رو انگلیسی ها برای خودشون ایجاد کرده بودند و عکس های قبل از انقلاب هست که نشون میده آبادان قبل انقلاب بهتر از بعد از انقلاب هست و این کم کاری مسئولین رو نشون میده ؛حالا ما نمیخوایم کسی رو متهم کنیم ولی به چشم داریم میبینیم که هیچ چیزی بازسازی نشده یا مثلأ  می بینیم که به فلان روستای خراسان جنوبی یا شمالی گاز می رسونن و این از افتخارات هست، ولی چرا بعضی از مناطق آبادان که پتروشیمی داره گاز کشی نیست واین مایه بدنامی مسئولین هست وامیدواریم حل بشه.

به عنوان سوال آخر چرا وضعیت فرهنگی شهر آبادان – با وجود مقاومت مثال زدنی مردمش در جریان جنگ تحمیلی به این شکله و حداقل درظاهر تغییر رویه میبینیم؟

در مورد مسائل فرهنگی ما نمی تونیم به طور قاطع بگیم که کلاً بده یا کلاً خوبه؛در واقع بخوایم نگاه کنیم تقریبأ در تمام شهر ها این حاکمه که هم یک سمت از لحاظ فرهنگی بازه و یه سمت هم از لحاظ مذهبی متدین و مذهبی هستند. چیزی که این بروز رو ایجاد کرده عوامل مختلفی داره اما مهم ترین اون ها ماهواره است،مردم اینجا تقریبأبیش از 60 یا 70 در صد عرب زبان هستند و ماهواره هایی که دارند بیشتر به زبان عربی می شنوند و متأسفانه کشور های خلیج فیلم هایی پخش میکنن که نیمه مستهجن یا با موضوعات مستهجن هستن حتی یه مدت فیلم های تر کی باب شد و این ها به زبان عربی دوبله می شدند و مردم تماشا می کردند و حتی در خانواده ها این فیلم ها ایجاد اختلاف کردند لذا یکی از مسایل مهم تأثیر گذار ماهواره است که برای مثال فلان خانم فلان مد مو یا لباس رو دید توی ماهواره و فردا همون مد انجام میشه حتی ماشین های لوکس هم به همین شکل هستن. بنابراین بحث این که من نسبت به دیگران جلو تر باشم باعث این وضعیت میشه.مسأله دوم غیر بومی هایی هستن که برخلاف خرمشهر در آبادان زیاد هستن و روی رفتار و حتی طرز لباس پوشیدن مردم اینجا تاثیر زیادی داشتن.

در پایان اگر صحبتی با بچه ها دارین....

در روز های پر برکتی قرار داریم و در انقلابی که اتفاق افتاد شهدایی رو ما تقدیم کردیم لذا توصیه من به جوون ها اینه که این انقلاب رو با چنگ و دندون حفظ کنند و نکته آخر این که بیت شعری است که به همه دوستان تقدیم میکنم

بنویس نام مرا در کف دستت ای دوست                  تا به هنگام قنوتت نبری از یادم  

 

این جملات رو به صورت سوتیتر تو سه صفحه جا بده.

 

*من در این جا هم بنایی و هم باغبانی کار کردم، ابایی ندارم از گفتن این قضیه و واقعأ افتخار میکنم که کار می کردم.

*از بیرون نگاه اینه که دانشجوهای این جا از لحاظ علمی رتبه های خیلی بالایی رو دارند. ولی متأسفانه در سال های اخیر یک رخوتی بین بچه ها ایجاد شده.

*ما میبینیم که به فلان روستای خراسان جنوبی یا شمالی گاز می رسونن،ولی چرا بعضی از مناطق آبادان که پتروشیمی داره گاز کشی نیست؟ 


[ پنج شنبه 93/11/23 ] [ 11:15 صبح ] [ سیروس ] [ ??? ]
.: Weblog Themes By themzha :.

معرفی وبلاگ

صدای من صدای شماست. صدای کسانی که برای انتقاد خود به دنبال تریبون می گردند.صدای کسانی که هنوز هم امیدوارند. امید به انقلابشان،امید به مردم و مملکتشان و امید به آینده ای که روشن است.********** این وبلاگ، پایگاه اینترنتی بسیج دانشجویی دانشکده نفت آبادان می باشد. تمامی اطلاعیه ها و آرشیو نشریات امید ، در این وبلاگ قرار گرفته و مسئولیت آن با نهاد مذکور می باشد.ضمنا کپی مطالب با درج منبع بلامانع می باشد.
آمار بازدیدها


بازدیدهای امروز: 42
بازدیدهای دیروز: 7
مجموع بازدیدها تاکنون: 141652