صدای من(بسیج دانشجویی دانشکده نفت آبادان) |
نتیجه اولین نظرسنجی پیامکی نشریه امید به نظر شما کدام گزینه مهمترین مشکل علمی- آموزشی دانشکده ماست؟ الف)سطح علمی اساتید و نحوه تدریس و ارزشیابی آنها :77 رای معادل 25.3% ب)مدیرگروه ها:44 رای معادل 14.47% ج)معاون آموزشی دانشکده: 69 رای معادل 22.47% د)باندبازی: 64 رای معادل 21.05% هـ)تنبلی و سستی دانشجویان: 50 رای معادل 16.44% مجموع پاسخ هایی که به دست ما رسید 304 پاسخ بود.لازمه از همه ی هم دانشکده ای هایی که در نظرسنجی ما شرکت کردن؛ و به ما کمک کردن تا نقد بهتر و واقعی تری داشته باشیم تشکر کنیم. و اما رنج نامه ی آموزشی زمانی بود که دانشجویان دانشگاه ما گل سرسبد وزارت نفت بودند. زمانی بود که دانشگاه صنعت نفت به راستی حل کننده مشکلات فنی و نیروی مدیریتی صنعت نفت بود. آن سال ها خیلی دور نیست.همین 10سال پیش را اگر درنظر بگیرید، دانشجویان دانشگاه صنعت نفت به لطف اساتید شایسته و مدیریت صحیح آموزشی، با دانشگاه های برتر کشور مقایسه می شدند.مدت ها دانشجویان این جا در سمت های بالای وزارتی مشغول به کار می شدند. ولی اکنون.... مشکل را اگر از دانشجو بپرسیم بلافاصله می گوید تقصیر اساتید و مدیریت آموزشی است. ولی اگر از اساتید بپرسیم(البته اساتیدی که رکود علمی دانشگاه و خصوصا دانشکده را قبول دارند) جوابشان تنبلی دانشجویان است. ولی به راستی مشکل کجاست؟ مشکل اصلی کجاست؟ وقتی ما وارد سیستمی شده ایم که دانشجو با تفکر"من استخدام هستم"درس بخواند،به راحتی نتیجه چنین درس خواندنی مشخص است. چرا وزارت نفت از دانشجوی صنعتی شریف بیشتر از دانشگاه صنعت نفت استقبال می کند؟ کاملا واضح است که دانشجوی شریف برای وزارت نفعی دارد و ایده ای می دهد و بعضاً مشکلی را حل می کند.اما دراین سو دانشجوی صنعت نفت (البته نه همه ) دهان باز کرده و منتظر لقمه ی آماده ایست که در دهانش بگذارند و دو فک مبارک را هم بالا پایین کنند و او فقط قورت بدهد. شاید از این صحبت نتیجه بگیرید که مشکل اصلی دانشجو است و لی واقعیت این نیست. برای دانشجو بت ساخته اند... در دانشگاه، به دانشجو گفته شده که اگر گروهA باشی از امتیاز استخدامی برخوردار هستی. دانشجو هم به هر طریق ممکن تلاش می کند تا گروهA بماند.این صحبت به این معنی نیست که نباید دانشجویان گروه بندی شوند،البته که وجود یک نظام انگیزشی برای دانشجو لازم است،ولی به شرطی که بر ملاک هایی بنا شده باشد که تنها دانشجویان تلاشگر را از بقیه تفکیک کند بلکه برای کار علمی هم ایجاد انگیزه کند.ولی متاسفانه گروه بندی فعلی اینگونه نیست و اینجا درست جایی است،که بت نمره برای دانشجو تراشیده می شود. دانشجویی که فقط به فکر کسب نمره بالاتر است، هیچ الزامی نمی بیند تا بخواهد خود را به زحمت بیندازد و کار علمی بکند و یا دید صنعتی داشته باشد. ولی آیا دانشجو مقصر اصلی است؟خوب است این سوال پرسیده شود که مگر دانشجو چند تا استاد دیده که او را به کار و تلاش واقعی تشویق کنند؟ مگر دانشجو چند تا استاد لایق و شایسته را درک کرده که واقعا او را به کار بسته باشند؟ مگر غیر ازاین است که بعضی اساتید، از بعضی دانشجویان هم خسته تر هستند و وقتی ازآن ها سوالی پرسیده می شود، جوابشان این است: در امتحان نمی آید،لازم نیست بخوانید. اساتید منفعل و غیر فعال ،دانشکده را به این روز انداخته اند... تا همین سه چهار سال پیش هنوز اساتیدی بودند که دانشجو روی آن ها حساب می کشید و دلش به آن ها خوش بود. دلش خوش بود که سرکلاس نیاز نیست به خواندن رمان بپردازد. دلش خوش بود که کلاس استاد برایش کسل کننده نیست و بعد از کلاس واقعا چیزی به او اضافه شده.چرا باید به بهانه های واهی ، بعد از حکم سه سال پیش معاونت آموزشی دانشکده ، یکی یکی پای این اساتید از دانشکده ی ما بریده شود؟ چرا هیچ گاه پاسخ روشنی به این سوال داده نشده؟ چرا دروس بعضی اساتید محترم آن قدر متعدداست که هاج و واج می مانیم که تخصص آن شخص چیست که این همه دروس متعدد تدریس می کند؟ وهمیشه جواب این است که برای کم کردن هزینه ی اساتید و البته چون بلد است تدریس کند، اشکالی ندارد....!!!! واقعا چرا؟؟؟ مجموعه ی آموزشی، چه اقدامی برای ارتقای علمی دانشکده انجام داده؟چرا برای تقسیم بندی پروژه ها به جای شایسته سالاری، پروژه ها با ساز و کار عجیب والبته ولع سیری ناپذیر بین اساتید تقسیم می شود؟ معاونت آموزشی چه برنامه ی قابل توجهی برای نخبه پروری داشته است؟ چرا برخی دانشجویان به اجبار باید با برخی اساتید پروژه بردارند؟ چرا دانشجویانی که می توانند نخبه باشند به خاطر برنامه ریزی های غلط به اعتیاد و .... کشیده شده اند؟بارها و بارها شاهد این بوده ایم که استاد یا مدیر گروهی به صراحت گفته که برو و فلان مطالب را از فلان جا کپی کن و من آن را به عنوان پروژه کارشناسی از تو قبول می کنم. متاسفانه برخی مدیرگروه های دانشکده ی ما علارغم حسن نیتشان ولی آن طور که باید ظاهر نشده اند و بعضا آن قدر بد عمل کرده اند که صدای دانشجویان یک رشته به هوا رفته.... .و سوال دیگر این که چرا برخی مدیرگروه ها هیچ دید صنعتی به دانشجوی خود نمی دهند. اما تنبلی دانشجویان بدون شک یک پایه ی این وضعیت دانشکده ، تنبلی و راحت طلبی دانشجوهاست. دانشجوهایی که همیشه از لغو کلاس ها و امتحانها با روی باز استقبال می کنند و همیشه به دنبال تعطیلی های زودهنگام نوروزی هستند. دانشجوهایی که فقط به فکر نمره هستند و هیچ رغبتی برای شرکت در دوره های آموزشی انجمن علمی و ... ندارند.ولی مقصر این همه کوتاهی دانشجو ، مطمئنا خود دانشجو نیست و دلایل متعددی دارد که در متن های قبلی ذکر شد. آزمایشگاه شهید شهریاری آزمایشگاهی که مراحل ساخت و آماده سازی آن حدود پنج سال طول کشید و پروژه ای بود که تکمیل و راه اندازی آن برای ما دانشجویان مثل پروژه تکمیل زمین چمن دانشکده داشت به یک رویا تبدیل می شد. همانظور که می دانید این مرکز دارای بخش های مختلفی است که قسمت هایی از آن جهت آموزش و قسمت هایی هم جهت انجام کارهای تحقیقاتی و پروژه های دانشجویی می باشد.که بحث ما بیشتر در مورد بخش های تحقیقاتی این مرکز است. اولین انتقادها به اپراتورهای این آزمایشگاه وارد است که شامل مسئول خرید، مسئولین فنی و اجرایی و چند نیروی امریه است. 1)روند تهیه مواد آزمایشگاهی لازم برای دانشجویان و محققین این مرکز یک روند فرسایشی است که گاهی اوقات یک یا دو ماه هم طول می کشد که در نهایت هم با پیگیری و دردسرهایی که خود دانشجو متحمل می شود مواد آزمایشگاهی تامین می شود. 2) روند نگه داری تجهیزات گرانقیمت این آزمایشگاه نیز بسیار جالب است بطوریکه دستگاهی که بسیار به نور حساس است و نباید کنار دیگر دستگاهایی که تولید نویز می کنند قرار گیرد،دقیقا زیر نور مستقیم و کنار دیگر دستگاه هایی که تولید نویز می کنند قرار می گیرد.وقتی هم تذکر می دهی فقط می گویند باشه .... 3) هنگامی که دستگاه های این مرکز خراب می شود و مشکل فنی پیدا می کند. به غیر از آقای اتمان زاده که در حد توان همکاری می کند هیچ کس مسئول نیست و وقتی هم به آن ها رجوع می کنی می گویند به ما چه؟ یا حالا بذار ببینیم چی میشه؟اکنون دستگاهی سه ماه است که منتظر است ببینه چی میشه؟..... اصلا سوال اصلی اینجاست که چرا این تجهیزات اپراتور مشخصی ندارند که پاسخگو باشند؟ 4) انتقاد بعدی به مسئولین دانشگاه وارد است، که چرا اعضای هیئت علمی و مدیر گروه ها هیچ مسئولیتی در این بخش های تحقیقاتی ندارند و بعضی از این اعضا، مخصوصا در گروه بازرسی فنی و گروه ایمنی و حفاظت فنی اصلا آگاهی ندارند چه تجهیزاتی در این مرکز وجود دارد. در حالیکه بعضی از این تجهیزات نیازمند تخصص لازم برای کاربری و نگه داری هستند. چرا بعضی از این اعضای هیئت علمی که برای پروژه گرفتن با دانشجویان ارشد کلی تلاش می کنند( که البته این تلاش ها سال قبل با حاشیه هایی بسیار عجیب و غریبی هم همراه بود که نمی خواهیم بیشتر به آن بپردازیم) هیچ مسئولیتی در این زمینه ندارند؟ چرا مثل دیگر بخش ها که هرکدام در اختیار استاد مشخصی است مسئولیت این بخش ها به کسی داده نمی شود مثل مدیر گروه ها؟ همه می دانیم دانشکده ی نفت آبادان دارای دانشجویانی با پتانسیل و توان علمی بالایی هستند و می توان گفت از این نظر دانشکده ما مشکلی ندارد اما آیا خروجی دانشکده از نظر تولید علم و رفع مشکلات صنعت نفت با این سطح از ورودی همخوانی دارد؟ برای پاسخش بایستی به میزان فعالیت اعضای علمی و نیز امکانات ی که در اختیار دانشجویان قرار می گیرد رجوع کرد. ممنون خطاب به ریاست محترم دانشگاه یادمان هست روزی که دکتر هاشمی مسئولیت دانشگاه را به عهده گرفتند،در جلسه تودیع و معارفه که در وزارت نفت برگزار شد، دو مشکل در دانشگاه را مطرح کردند: ایراد اول اینکه در تابستان رابطه دانشجویان با اساتید کاملا قطع می شود و دانشگاه عملا از کار می افتد و ایراد دوم اینکه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد برای دانشجویان این دانشگاه بسیار کسل کننده است. به دو نکته بسیار مهم و قابل توجه اشاره کرده اند؛ اما سوال: آیا برای حل این مشکلات،تاکنون چاره ای هم اندیشیده شده است؟ [ سه شنبه 94/1/11 ] [ 11:24 عصر ] [ سیروس ]
[ ??? ]
|
|
[???? ????? : ?????] [Weblog Themes By : themzha.com] |