صدای من(بسیج دانشجویی دانشکده نفت آبادان) |
عنوان سربرگ صفحه15 : صرفا جهت اطلاع آقای جنتی، فرزندان شما هم این ها را می خوانند؟؟!! "-حامد زنه رو دیدی؟ -آره خیلی ناز بود. -خداییاش زور نیست این لامسب مال یه نفر باشه؟ بی عدالتی از این بزرگتر میشه؟ -پس باید مال چند نفر باشه؟ کمی مکث میکند. -مال پونزده نفر شایدم بیشتر... -صادق به نظر تو این زنه چند تا مرد رو میتونسته عاشق کنه؟ -اوه ، اوه ، بازم که شعر گفتی پسر. -با خودم میگویم: پانزده تا ، صدوپنجاهتا ، هزار و پانصدتا، صادق راست میگوید بیعدالتی از این بزرگتر..." «بخش هایی از یکی از کتابهای انتشارات چشمه» از زمانی که رئیسجمهور در تبلیغات انتخاباتی می گفت که باید سانسور برداشته شود، می شد که عملکرد فرهنگی دولتش را حدس زد.انتخاب جنتی به وزارت فرهنگ بازگشتی بود به ارتجاع فرهنگیدوره اصلاحات. کسی که برای توجیه حضور خود در مجلس آوازخوانی زنان، احکام اسلامی را زیر سوال میبرد و اظهار میکند که تکخوانی زنان از نظر حکم اسلامی بلامانع است. و پس از اینکه مراجع تقلید به این صحبت اعتراض میکنند عکسالعملی نشان نداده و حرف نادرست خود را تصحیح نمیکند. یک بار در جلسات رقص زنان شرکت میکند. یک بار هم به افراد ضد انقلاب هدیه میدهد (حال آنکه این افراد از اظهارات و اعمال سخیف خود دست برنداشتهاند) نمیدانم اگر عکسهای بعضی تئاترهایی که در این یک سال و نیم از وزارت ارشاد مجوز گرفتهاند را به مردم نشان دهند، واکنش اقشار مختلف مردم چیست. ولی قطعا میدانم که نمایشهایی مانند "عزیز شنگالی"، "سلام خداحافظ"، "بالاخره این زندگی مال کیه"، "همه دزدها که دزد نیستند" و ... آن چیزی نیست که مطابق با شئون اسلامی باشد. ای کاش آقای جنتی بداند که وقتی نشر چشمه دوباره شروع به فعالیت میکند -آن هم با مجوزی که وزارتخانه ایشان به این «انتشاراتی لغو مجوز شده» داده است- چه جفایی به مردم این کشور، خصوصا کودکان و جوانان میشود. ای کاش ایشان نگاهی به بعضی کتب منتشر شده توسط این ناشر میانداخت و پاسخ میداد که آیا اجازه میدهد فرزندان خودش هم این کتابها را مطالعه کنند؟؟؟ در این جا نمونههای کوچکی از بعضی مطالبی که در کتب نشر چشمه منتشر شده را میبینید. تحریریه نشریه امید، از آوردن این مطالب از تمامی خوانندگان خود، پوزش میطلبد. "{منصور} میگوید: کجایی؟ من تمام دربند را زیر و رو کردم . میگویم : دیوانهای! میگوید : معلوم است که دیوانهام ، دیوان? تو! میگویم : قرار بود دیگر از این حرفها نزنی... میگوید : من فقط میخواهم ببینمت . دیدن که جرم نیست . میگویم : پس بگذار خودم بهت زنگ بزنم. میگوید : نمیزنی. میگویم : میزنم. میگوید: قول؟ میگویم: قول. حال دیگر واقعاً از ماموریت رفتنهای کیوان ناراحت نمیشوم . اولش فکر میکردم شاید کیوان نیست اینقدر بد میگذرد ، اما بعد دیدم فرقی ندارد ، کیوان هم که هست همینقدر بد میگذرد." اینها، دو نمونه کوچک از مطالب غیراخلاقی نشر چشمه است. دوستانی که مایل باشند به عمق فاجعه پی ببرند، میتوانند جستجوی کوچکی در اینترنت در مورد این ناشر انجام دهند و خود، عملکرد دولت و وزارت ارشاد را بررسی کنند. این مطلب ادامه دارد... [ یکشنبه 93/11/26 ] [ 4:42 عصر ] [ سیروس ]
[ ??? ]
حالم خوب نیست ازین همه آقا زاده... چه قدر سخت است که ببینی یک نفر به خاطر این که زاده ی یک «آقا» است به او بگویند «آقازاده». چه سخت است که ببینی مردمان کشورت تبعیض را می بینند و دم برنمی آورند و لی همان زاده ی «آقا» راست راست می چرخد ودر رفاه و آسایش غلط می زند.چه سخت است که بدانی روزی برای سرپا ماندن کشورت ، کسانی خود را روی مین انداخته اند و یا روزها را بدون آب و غذا در بیابان های خوزستان در کمین نشسته اند، ولی امروز ، «آقا» زاده ها به راحتی اختلاس کنند و یا میراث همانان را به نفع خود مصادره کنند. چه سخت است که بدانی در همین کوچه های خرمشهر و آبادان ، کسانی برای این که دستی به ناموس من و تو نرسد و برای این که موی دخترکانی کشیده نشود و یا برای این که گردغم برروی پیرمردانمان ننشیند ، جان دادند. و چه سخت تر است که ببینی فرش قرمز بعضی «آقا»زاده ها از سرخی خون همان هاست. «آقا زاده ها»یی که تمام ادعایشان عکسی است که در جبهه گرفته اند و الان هم کلفتی گردن خویش را ابزاری برای فشار بر گردن باریک تر از موی هموطنانم کرده اند. همانان که خون دیروزی ها را فرش قرمزشان کرده اند و امروز هم خون مردم کشورم را در شیشه می کنند. با فساد های نفتی و یا اختلاسشان، با تلاش برای تشدید تحریم ها علیه هم میهنانم ، با پارتی بازی ها و البته گاهی هم باآتش زدن سطل زباله ها... از این «آقازاده ها» کم نیستند ولی فساد به همین جا ختم نمی شود. وقتی ببینی وزارت فخیمه ارشاد مملکت مجوز کتاب ترویج همجنس گرایی می دهد؛ که انگار مملکت ما قوم لوط را الگو قرار داده و یا تک خوانی زنان را در اولویت های کارش می گذارد، باز هم انتظار داری حال آدم خوب بماند؟به هر حال، هر وقت که این ها دلم را داغ می کنند، آرام زیر لب این بیت را باخودم زمزمه می کنم: در ناامیدی بسی «امید» است پایان شب سیه سپید است. [ شنبه 93/11/25 ] [ 11:41 صبح ] [ سیروس ]
[ ??? ]
ای کاش همه چیز با دوست داشتن درست می شد... – مصطفی احمدی صفحه16 هروقت بین جمع بچه ها حرف از ایران و پیشرفت مملکت و ... میشه همه میگن که ایران تا100 سال دیگه هم به الان اروپا نمی رسه! فکر می کنم که همه ی ما ایرانیا هرچه قدر هم که سلایق سیاسی و مذهبی متفاوتی داشته باشیم، ولی همگی دوست داشته باشیم که ایران هم جزو قدرترین کشورهای دنیا باشه.ولی ای کاش همه چیز با دوست داشتن درست می شد.... به نظرتون ما چه جوری می تونیم به چنین جایگاهی برسیم؟ چیزی که من عقیده دارم و فکر کنم برای شما هم روشن باشه اینه که قبل از اون ماباید به خودمون بفهمونیم که «ما می تونیم به اونچه که می خوایم برسیم !!!» این مفهوم خیلی مهمه.یعنی لازمه و شروع هر حرکتی اینه که من وتو بدونیم که می تونیم انجامش بدیم!(باور کنید اصلا قصد شعار دادن ندارم!!!) البته این لفظ قدرتمندترین که گفته شد خیلی هم دور از واقعیت و شرایط حال نیست ؛ما همین الانم گام هایی رو برای رسیدن برداشتیم،یعنی دوستان ما، هموطنای دیگه ی ما در این راه قدم گذاشتن و این نوشته هشداری هست برای من وتو تا ازاین حرکت جا نمونیم! دوستای خوبم ، چیزهایی که ایران رو جزء ده کشور اول دنیا قرار میده؛کم نیست ! این یه واقعیته که هر جا ما به استعدادها و توانایی های خودمون اعتماد وتکیه کردیم موفق شدیم و پیشرفت کردیم! ما همین الان در زمینه های گوناگون پیشرفت های خوبی داشتیم در زمینه نانو ما هفتم جهان هستیم؛ در همین زمینه هم اختراعات و کارهایی صورت گرفته که انشاءالله در جای خودش بحث خواهد شد. همینطور در زمینه هسته ای، در مسائل دارویی و پزشکی مختلف ،در سلول های بنیادی،در مسائل دفاعی ، در هوافضا و... رشد قابل توجه داشتیم که قصد من بر اینه که در شماره های آتی نشریه به طور جداگانه به هر کدوم بپردازم. چیزی که واضحه و تمامی رسانه های دنیا هم به اون اقرار کردن اینه که شتاب حرکت علمی ایران 11 برابر شتاب حرکت علمی دنیاست ! البته نکته ی آخری که که به شما دوستان عزیزم بگم اینه که زیاد به این دانشکده عجیب و غریبی ! که در آن هستیم توجه نکنید سیستم آموزشی این دانشکده نیاز به خیلی چکش کاری ها داره که اینجا مجال صحبت کردن در موردش نیست! از سردبیر محترم می خوام در فرصتی مناسب به این موضوع بپردازه. ادامه دارد... . [ جمعه 93/11/24 ] [ 6:10 عصر ] [ سیروس ]
[ ??? ]
سلام مشخصات این شماره رو به طور مختصر می نویسم.برای هر مطلب هم تلاش کردم که صفحش مشخص باشه. به شدت نیاز به یه طراحی شکیل و البته یه جورایی روزنامه ای داریم. که تو واتس آپ هم برات نمونه هایی رو می فرستم. نشریه امید شماره چهارم بهمن 93 مدیر مسئول: امین بهرامی سردبیر: حسین نصیری پور همکاران این شماره :علی اکبر فندرسکی،سید محمد موسوی نژاد، علیرضا جنیدی یکتا، محمد نصیری ، محمدکاظم امانی ، حامد قائدرحمت صفحه صفرم: جلد مجله صفحه اول : سخن سردبیر+صحبت کوتاهی از امام + فهرست صفحه 2 و 3 و 4 مصاحبه حاجی سندی صفحه 5 و 6 خبر های نفتی صفحه 7 و 8 و 9 صفحه سیاست صفحه 10 راهیان صفحه 11 و 12 خبرهای دانشکده صفحه 13 و 14 صفحه فرهنگ و هنر 15 و 16 به دستت می رسونم. صفحه 17بلبل زبونی ها صفحه 18 پیامک ها پشت جلد : کاریکاتور [ پنج شنبه 93/11/23 ] [ 8:47 عصر ] [ سیروس ]
[ ??? ]
[ پنج شنبه 93/11/23 ] [ 8:35 عصر ] [ سیروس ]
[ ??? ]
L E T T E R 4 U *حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم.سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد.از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟ * خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهایتحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلامرا از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآنو زندگی پیامبر(ص)شوید . *فرض را بر این بگذارید که دشمن، برداشتن تحریم را متوقّف به چیزى میکند که شما حاضر نیستید آن را قبول کنید . بارها ما گفتهایم کارى کنید که وابستگى مالى کشور به نفت کمتر بشود؛ خب، شما ملاحظه میکنید در ظرف مدّت کوتاهى قیمت نفت را به نصف میرسانند. وقتى ما وابسته به نفت باشیم، مشکل براى ما درست میشود. ازجملهى بزرگترین مسئولیّتهاى مسئولین کشور همین است که کارى کنند اگر دشمن دلش نخواست تحریم را بردارد، به پیشرفت کشور و رفاه مردم ضربهاى وارد نشود؛ راه آن این است که از نیروهاى درونى کشور استفاده کنیم و راههایى وجود دارد؛ آدمهاى کارشناس و بااخلاص، گواهى میدهند که راههایى وجود دارد که انسان بتواند به خودش متّکى باشد. این وظیفهى مسئولین دولتى است، چشم ندوزند به دست بیگانه دستگاه استکبار، دستگاه ترحّم نیست؛ هرچه شما عقب بروید، آنها جلو مىآیند. فکر اساسى بکنید. بیانات در دیداربا مردم قم به مناسبت سالروز قیام نوزدهم دى +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ مذاکره در حین پیاده روی عجب صفایی دارد.... جان کری و محمدجواد ظریف برای تنفسی کوتاه مذاکرات را ترک و دقایقی در خیابانهای ژنو قدم زدند.این پیاده روی دیپلماتیک و سیاسی دو وزیر با حضور برخی از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای، محافظان و خبرنگاران حاضر در محل همراه بود.این برای اولین بار است که دو وزیر خارجه ایران و امریکا در بیش از یک سال اخیر در انظار عمومی حاضر میشوند که با توجه به روابط سیاسی دو کشور امری قابل توجه و بدیع محسوب میشود.مذاکرات دو جانبه هیاتهای مذاکرهکننده ایران و آمریکا در چارچوب مذاکرات هستهای و درحالی که فضای گفتوگوها با تهدید تحریمهای بیشتر از سوی آمریکا و کنگره جدید رو به روست،انجام میشود. +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
شما با درندگانی که به صغیر و کبیر رحم نمی کنند ، قدم می زنید. حجتالاسلام کاظم صدیقی خطیب موقت نماز جمعه تهران با یادآوری تماس دائمی طرف اروپایی و آمریکایی با صهیونیستها در ابتدای مذاکرات هستهای و ت
ضمین کردن امنیت رژیم صهیونیستی و جلوگیری از رشد هستهای ایران گفت: آنها در جای جای موارد از صهیونیستها حمایت میکنند آنوقت ما در انظار عمومی برویم و با اینها قدم بزنیم
؟ وی این عمل را دور از شأن دیپلماسی نظام جمهوری اسلامی خواند و تاکید کرد: ملت این کار را نمیپسندد و افزود: شما با درندگانی که به صغیر و کبیر رحم نمی کنند ، قدم می زنید. این اقدام آقای ظریف تا به آن جا پیش رفت که صادق خرازی، موسس حزب اصلاح طلب ندای ایرانیان هم از این اقدام انتقاد کرد و گفت : پیاده روی ظریف با جان کری مورد انتقاد من است.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ رحیمی ، راهی زندان شد.... رحیمی معاون اول احمدی نژاد در حکم صادره از دیوان عالی کشور به دو میلیارد و 850 میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم شده بودکه پرونده با اعتراض متهم برای رسیدگی در مرحله تجدید نظر به دیوان عالی کشور ارسال شد.بر اساس این گزارش شعبه 11 دیوان عالی کشور پس از انجام بررسی ها، ضمن تایید رد مال و جزای نقدی - مدت حبس متهم را از 15 سال به 5 سال و 91 روز کاهش داد. پرونده رحیمی پس از اعلام نظر دیوان عالی کشور به شعبه بدوی صادر کننده رای ارجاع شده است.پس از مشخص شدن حکم رحیمی ، احمدی نژاد با انتشار نامه ای از اقدامات رحیمی اعلام برائت کرد.پس از انتشار نامه ی رئیس جمهو سابق، رحیمی هم شکوایه نامه ای منتشر کرد و در آن به تخریب احمدی نژاد و مشائی و همچنین رد اتهاماتش پرداخت که دفاع وی از خود ، با واکنش سخنگوی قوه قضائیه روبرو شد.احمدی نژاد و رحیمی که زمانی هردو استاندار هاشمی رفسنجانی بودند ، پس از چندین سال و به اصرار احمدی نژاد مجدداً همکار یکدیگر در دولت شدند.پس از آن رهبری، انتخاب مشائی به معاون اولی را موجب اختلاف و سرخوردگی طرفداران احمدی نژاد دانست ، رحیمی به اصرار احمدی نژاد معاون اولی را قبول کرد. از همان ابتدا هم شائبه ی فساد مالی وی وجود داشت و این مسئله آن قدر پیش رفت که احمدی نژاد خطاب به رهبری گفت که اگر فساد مالی رحیمی اثبات شود ، از ریاست جمهوری استعفا خواهم داد. ولی پس از بالا گرفتن کار رحیمی ،از وی حمایت کرده و اقدام قوه قضاییه را حمله به دولت خواند. به هرحال اشتباه احمدی نژاد در انتخاب هایش و البته لج بازی های بیخود وی را می توان از عوامل کاهش محبوبیت او عنوان کرد. ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ م.ه نماد آقازادگی محکومیت رحیمی در حالی قطعی شد که پرونده قطور جناب جونیور (م . ه ) همچنان باز است. برخلاف سر و صداها و جار زدن هایی که در پی محکومیت رحیمی اتفاق افتاد ، رسانه های اصلاح طلب سکوتی معنا دار را درقبال پرونده م.ه در پیش گرفته اند.در میان این سکوت خبری، احمد توکلی، نماینده مردم تهران در مجلس، درباره دست داشتن مهدی هاشمی در پرونده استات اویل به افشاگری پرداخت که واکنش جریان نزدیک به م.ه را به دنبال داشت.جریان حامی م.ه که با دست پاچگی به این اتهام پاسخ داد هم نتوانست فساد استات اویل را کتمان کند و فقط با تلاش فراوان سعی کرد نقش م.ه را در آن کم رنگ جلوه دهد. پس از محکومیت رحیمی ،حکم دادگاه م.ه – کسی که برای تحریم بیشتر ایران تلاش میکرد- هم می تواند محکی بزرگ برای قوه قضائیه باشد که مطمئنا باعث ترمیم برخی بدبینی ها خواهد شد. [ پنج شنبه 93/11/23 ] [ 8:27 عصر ] [ سیروس ]
[ ??? ]
[ پنج شنبه 93/11/23 ] [ 11:26 صبح ] [ سیروس ]
[ ??? ]
این مصاحبه تو سه صفحه بعد صفحه سخن سردبیر و فهرست جا میشه. مصاحبه – محمدکاظم امانی صحبت کردن با شخصیت های مختلف؛آداب و اصول خودش را دارد مخصوصا اگر طرف مقابل روحانی باشد. حاج آقا سندی، آخوندی است که برخلاف برخی روحانیون خشک ، اتفاقا خیلی خیس است و پایه ی شوخی. در این شماره به مناسبت ایام پیروزی انقلاب و البته راهیان نور به سراغ ایشان رفتیم. *سلام ؛ لطف کنید خودتون رو معرفی کنید؟ بسم ا... بنده مهدی سندی هستم.اصالتا آبادانی و متولد سال 1360 هستم .وتمام دروس حوزویم را قم خوانده ام. *بنابراین شما انقلاب رو درک نکردید! بله متاسفانه ولی جنگ رو درک کردیم. *تحصیلات حوزویتان را تا کجا ادامه دادید؟ تحصیلات حوزویم را کلا در قم شروع کردم وفعلا در سطح سه هستم که بحث خارج می باشد وتقریبا معادل با کارشناسی ارشد می باشد. * چه طور شد که وارد دانشگاه شدید آیا از ابتدا با عنوان نهاد رهبری وارد دانشگاه شدید؟ قبل از این که به این سوال جواب بدم این رو خواستم بگم که بنده در کنار تحصیلات حوزوی تحصیلات دانشگاهی نیز دارم.بنده کارشناسی ارشد رشته مدرسی معارف گرایش تاریخ وتمدن اسلام و ازطرف دیگر در بحث تخصصی حوزوی نیز شرکت کرده ام –بحث حقوق وقضای اسلامی- وبه امید خدا تدوین پایان نامه باقی مانده که انشاا... اون رو هم دفاع کنم مدرک ارشد حقوق وقضای اسلامی رو هم خواهم گرفت. در بحث نهاد رهبری و دانشگاه ها ما یک دوره ای شرکت کردیم تقریبا این دوره بالغ بر 4 سال بود واساتید خیلی بزرگواری از جمله استاد قرایتی واستاد پناهیان و استاد ماندگاری و دیگران در تمام زمینه ها از مشاوره گرفته تا بحث ادیان و عرفان های کاذب در این مدت خوندیم حتی نقد وهابیت رو هم داشتیم و ازآن جا ما مبلغ نهاد رهبری شدیم و به تمام دانشگاه های کشور اعزام می شدیم از جمله سیستان وبلوچستان ،اراک،کرج و گلپایگان و ورودم به دانشگاه بحث تبلیغی بود وبعد از این که رشته مدرسی معارف رو هم به اتمام رسوندم در دانشگاه ها شروع به تدریس کردم *اولین دانشگاهی که برای تبلیغ رفتید کجا بود و از کی رسما به عنوان مبلغ نهاد در دانشگاه ها مشغول به کار شدید؟ دانشگاه پیام نور گلپایگان بودکه برای راهیان نور می خواستن بیان تو منطقه حدود سال 88 بود. والان هم حدود یک ساله که مبلغ نعاد در دانشکده نفت آبادان هستم.البته در دانشگاه آزاد خرمشهر و آبادان، دانشگاه علوم وفنون خرمشهر هم مبلغ هستم. *قبلا در یکی از مراسمات آمفی تئاتر گفته بودید که زمانی در همین دانشکده باغبانی می کردید .میشه در این رابطه توضیح بدید؟ حدود سال 75 یا 76 بود که من بچه دبیرستانی بودم وتابستان ها رو کار می کردم بعد از گرفتن دیپلم هم تقریبأ یک سال کار کردم وبعد وارد حوزه شدم.من در این جا هم بنایی و هم باغبانی کار کردم و در جریان باغبانی همین جا پشت دفتر نهاد یک دستگاه چمن زنی داشتیم که این دستگاه سیمش لخت بود و یک برق اساسی گرفتیم که برای ما یک خاطره شده. ابایی ندارم از گفتن این قضیه و واقعأ افتخار میکنم که کار می کردم. * به نظر شما مهم ترین و بارزترین ویژگی ای که دانشجوهای دانشکده نفت رو با دانشجو های سایر دانشگاه هایی که شما حضور داشتید،متمایز میکنه چی بوده؟ از بیرون یک نگاهی است و از درون نگاهی دیگر،از بیرون نگاه اینه که دانشجوهای این جا دانشجوهایی علمی و همشون سرشون فقط توی درس است و از لحاظ علمی رتبه های خیلی بالایی رو دارند. اما از لحاظ درونی که وارد بشیم افرادی هستند نسبت به بقیه، که نسبت به درس خوندن غفلت می کنند ولی این علمی بودن دانشگاه وجهه ای است که متمایز میکنه این دانشگاه رو از دانشگاه های دیگه.حتی در حضور و غیاب در کلاس ها هم تفاوت میکنه. *از لحاظ مشارکت وفعال بودن بچه ها در زمینه های دیگه چطور؟ متأسفانه در دانشکده نفت در سال های اخیر یک رخوتی بین بچه ها ایجاد شده و متأسفانه کارها داره سست انجام میشه اون طور که از بچه های سال های 85،86 شنیدم خیلی فعال تر از الآن تر بودن البته جو هم فرق میکنه چون اینجا تعداد دانشجو هم کم است نسبت به جاهای دیگه فعالیت هم طبیعتأ کم تر هست. *از دوران جنگ و سختی هایی که اون زمان متحمل شدید ویا اگر خاطره ای دارید،توضیح بدید؟ خب شما فرض کنید که یک شبه باید خونتون رو ترک کنید اون هم به اجبار و به زور و مجبورید هیچ چیزی با خودتون نبرید.شما تصور بکنید پدرتون در این شهر بمونه،مقاومت بکنه ،ترکش بخوره وجانباز بشه؛حالا من این طوریم،پدرم هیچ وقت دنبال پرونده و جانبازی خودشون نرفتن چون کار،کار برای خدا بوده و افتخار میکنم که پدرم تو شهر مقاومت میکرده برخلاف بعضیها که میگن مردم شهر فرارکردن ودیگران اومدن دفاع کردن،خلاف این ثابت هست و ما میدونیم که مردم خود خرمشهر و آبادان هم موندن و در بحث خرمشهر مردم بودن که45 روز مقاومت کردند. *از آبادان قدیم در زمینه رفاهی و فرهنگی و... چیزی هست که بخواید بهش اشاره کنید ؟ خب بین آبادان وخر مشهر فرق هایی هست ،خرمشهرقبل ازانقلاب و هم بعد از انقلاب خیلی بکر بود هم از لحاظ فرهنگی وهم ازلحاظ علمی طوری که خرمشهر رو در اون زمان نجف کوچک می گفتن ،از بس در مباحث علمی وارد بودن و فرهنگ مردم فرهنگ اسلامی بود. ولی آبادان با خرمشهر تفاوت داشت؛چون انگلیسی ها ساکن آبادان بودند،به همین خاطر فرهنگ آبادانی ها با خرمشهری ها تفاوت داشت. از لحاظ بحث های اجتماعی وشهری آبادان و خرمشهر در رتبه خیلی بالایی بودند مثلأ اولین فرودگاه بین المللی در آبادان بوده،اولین سازمان هواشناسی ،اولین شهر دارای صدا وسیما آبادان بوده؛درسته این امکانات رو انگلیسی ها برای خودشون ایجاد کرده بودند و عکس های قبل از انقلاب هست که نشون میده آبادان قبل انقلاب بهتر از بعد از انقلاب هست و این کم کاری مسئولین رو نشون میده ؛حالا ما نمیخوایم کسی رو متهم کنیم ولی به چشم داریم میبینیم که هیچ چیزی بازسازی نشده یا مثلأ می بینیم که به فلان روستای خراسان جنوبی یا شمالی گاز می رسونن و این از افتخارات هست، ولی چرا بعضی از مناطق آبادان که پتروشیمی داره گاز کشی نیست واین مایه بدنامی مسئولین هست وامیدواریم حل بشه. به عنوان سوال آخر چرا وضعیت فرهنگی شهر آبادان – با وجود مقاومت مثال زدنی مردمش در جریان جنگ تحمیلی به این شکله و حداقل درظاهر تغییر رویه میبینیم؟ در مورد مسائل فرهنگی ما نمی تونیم به طور قاطع بگیم که کلاً بده یا کلاً خوبه؛در واقع بخوایم نگاه کنیم تقریبأ در تمام شهر ها این حاکمه که هم یک سمت از لحاظ فرهنگی بازه و یه سمت هم از لحاظ مذهبی متدین و مذهبی هستند. چیزی که این بروز رو ایجاد کرده عوامل مختلفی داره اما مهم ترین اون ها ماهواره است،مردم اینجا تقریبأبیش از 60 یا 70 در صد عرب زبان هستند و ماهواره هایی که دارند بیشتر به زبان عربی می شنوند و متأسفانه کشور های خلیج فیلم هایی پخش میکنن که نیمه مستهجن یا با موضوعات مستهجن هستن حتی یه مدت فیلم های تر کی باب شد و این ها به زبان عربی دوبله می شدند و مردم تماشا می کردند و حتی در خانواده ها این فیلم ها ایجاد اختلاف کردند لذا یکی از مسایل مهم تأثیر گذار ماهواره است که برای مثال فلان خانم فلان مد مو یا لباس رو دید توی ماهواره و فردا همون مد انجام میشه حتی ماشین های لوکس هم به همین شکل هستن. بنابراین بحث این که من نسبت به دیگران جلو تر باشم باعث این وضعیت میشه.مسأله دوم غیر بومی هایی هستن که برخلاف خرمشهر در آبادان زیاد هستن و روی رفتار و حتی طرز لباس پوشیدن مردم اینجا تاثیر زیادی داشتن. در پایان اگر صحبتی با بچه ها دارین.... در روز های پر برکتی قرار داریم و در انقلابی که اتفاق افتاد شهدایی رو ما تقدیم کردیم لذا توصیه من به جوون ها اینه که این انقلاب رو با چنگ و دندون حفظ کنند و نکته آخر این که بیت شعری است که به همه دوستان تقدیم میکنم بنویس نام مرا در کف دستت ای دوست تا به هنگام قنوتت نبری از یادم
این جملات رو به صورت سوتیتر تو سه صفحه جا بده.
*من در این جا هم بنایی و هم باغبانی کار کردم، ابایی ندارم از گفتن این قضیه و واقعأ افتخار میکنم که کار می کردم. *از بیرون نگاه اینه که دانشجوهای این جا از لحاظ علمی رتبه های خیلی بالایی رو دارند. ولی متأسفانه در سال های اخیر یک رخوتی بین بچه ها ایجاد شده. *ما میبینیم که به فلان روستای خراسان جنوبی یا شمالی گاز می رسونن،ولی چرا بعضی از مناطق آبادان که پتروشیمی داره گاز کشی نیست؟ [ پنج شنبه 93/11/23 ] [ 11:15 صبح ] [ سیروس ]
[ ??? ]
تشابه دانشگاه صنعت نفت و دانشگاه صنعتی شریف همون طور که می دونید ،دانشگاه صنعت نفت و دانشگاه شریف از اشتراکات بسیار بسیار زیادی برخوردار هستن.مشترکاتی مثل سطح علمی اساتید، انجام پروژه های بیش از حد بزرگ صنعتی، دانشجوهایی بسیار تلاشگر وکوشا در کسب علم و البته جَوی بسیار درس خون و البته کاملاً علمی. به طوری که به قول یکی از اساتید، هیچ دانشجویی ازین دو دانشگاه به صورت کوپنی فارغ التحصیل نمی شه. والبته یکی از مهمترین وجوه اشتراک ما و شریف در رنج معدل این دو دانشگاهه، به طوری که در کنکور کارشناسی ارشد ضریب معدل هردو دانشگاه به یک اندازس . اخیرا هم بعضی مسئولین آموزشی دانشگاه با هدف تشبه بیشتر به دانشگاه شریف و البته با ساز و کار لِه کردن دانشجو، تصمیم گرفتن که رنج معدل رو تا یک عدد خاص پایین بیارن و این رو هم ابلاغ فرمودن.با این اقدام عجیب ، مسئولین محترم آموزشی ، علاوه بر پراکندن بذر ناامیدی - اون هم در دوره ی تدبیرو امید- بین دانشجوهایی که دارن برا بالا رفتن صدم به صدم معدلشون تلاش می کنن،می بایست فکری هم برای افزایش تعداد خوابگاه ها برای دانشجویان نه و ده ترمه بکنن. تشکر ویژه همون طور که اطلاع دارید، تا همین چند وقت پیش ، بیمارستان نفت مخصوص کارکنان صنعت نفت بود و بچه های دانشکده نمی تونستن از خدمات رایگان بیمارستان استفاده بکنن. ولی با تلاشی که بچه های شورای صنفی کردن و البته با یه حرکت زیرکانه ای که به خرج دادن ، استفاده از بیمارستان نفت (OPD ) و همچنین درمانگاه نفت ( جنب خانه ی معلم ) برای دانشجوهای دانشکده رایگان شد.همین جا از همه ی پیگیری ها و زحماتشون تشکر می کنیم و براشون آرزوی موفقیت داریم.درضمن هنگام مراجعه کارت دانشجویی رو فراموش نکنید. اساتیدی که دانشجو را تاسرحد مرگ می برند. حتما با فرم های اجباری ارزشیابی اساتید آشنا هستید ؛ همون فرم هایی که شما قبل از شروع دوره امتحانات ترم ، اجباراً باید پر کنید و الّا از دیدن نمرات و اعتراض به نمره و ...خبری نیست.این درحالیه که اساتید محترم هروقت دوست داشته باشن و هرگاه که میل داشته باشن می تونن نمره دانشجو رو اعلام کنن.اخیرا هم یکی از اساتید محترم به دلیل دیر اعلام کردن نمره ، باعث شد که یکی از دانشجو های سال آخری ، بعد از حذف و اضافه متوجه بشه که درس رو افتاده و همین هم باعث شد که نه ترمه بشه. «امید»واریم که مسئولین محترم دانشگاه فکری به حال این قضیه و البته موارد متعدد دیگه ای بکنن که مدت هاست نارضایتی دانشجوها رو به دنبال داره. پیگیری یک درخواست عمومی چند وقت پیش دکتر هاشمی که برای تدریس به دانشکده اومده بود، بعد از کلاسشون با تعدادی از دانشجوهای یه رشته ی خاص مواجه شد که به یکی از اساتید خاصشون به شدت معترض بودن و از دکتر هاشمی پیگیری این مسئله رو مطالبه می کردن. مسئله ای که چندین ساله دانشجوهای این رشته رو عاصی کرده و حتی اون ها رو تا سر حد امضا جمع کردن علیه این استاد هم پیش برده.دکتر هاشمی هم قول مساعدت و پیگیری دادن.جالبه که بعضی داشجوهای ترم آخری به دکتر هاشمی اصرار می کردن که اقدامشون به نحوی باشه که اون ها هم نتیجش رو ببینن. ما هم امیدواریم که خدا همه رشته ها و واحدها رو از سیطره ی جمیع اساتید خاص بیرون بیاره.در شماره های بعدی اخبار بیشتری از بعضی آقایان خاص به سمع و نظر شما خواهیم رساند. به روایت تصویر آخرین وضعیت آسفالت دانشکده- به نظر شما این چندمین باریست که کنده می شود؟ حضور دانشجویان دانشکده در راهپیمایی 22 بهمن بهار 2 رو به فرسایش - خوبگاهی که "مثلا " قرار بود خوابگاه متاهلی بشود. تزریق اعتیاد در دانشکده شروع به کار دفتر مسابقه پرواز به مناسبت اردوی راهیان نور [ چهارشنبه 93/11/22 ] [ 6:13 عصر ] [ سیروس ]
[ ??? ]
091……410 سلام.لطفا وقتی یک مشکل دانشکده رو مطرح می کنید، کمتر سانسورش کنید.نترسید و واضح بنویسید.مثلا درمورد آسفالت می گفتید که برا همه مثل روز روشنه و امیدواریم که در 7 سال باقی مونده این سده درست بشه. تحریریه:تلاشمون بر این هست که مطالب رو حتی الامکان بدون پرده با هم دانشکده ای های عزیز درمیون بذاریم. به روی چشم. 091…….482 با سلام-مطلب سیدصادق شیرازی خیلی زیاد بود بعید می دونم ده درصد افراد اون رو خونده باشن.قسمت هنری هم تو قسمت فیلم ضعیف بود می شد در کنار شیار 143 مطالب بیشتری آورد. 093……..505 با سلام لطفا از اخبار مرتبط با دانشکده و دانشگاه بیشتر مطلب بزنید و انتقادات دانشجوها رو به گوش مسئولین برسونید.از خبرهای مهم دنیا هم بزنید. تحریریه: یکی از مسائلی که با جدیت دنبال می کنیم ، مسائل دانشجویی هست و یکی از مهمترین اهدافش هم رسوندن این مسائل به گوش بعضی مسئولین هست. 093……..634 سلام نشریه عالی بود. مطرح کردن موضوع نارضایتی عده ی کثیری از دانشجویان و ...از معاونت آموزشی به رئیس دانشگاه و ادامه دادن این موضوع و ادامه به سمت همه ی مسئولین. تحریریه: ممنون از نظرتون ولی بعضی محدودیت ها رو هم باید در نظر گرفت. ضمن این که از بعضی مسئولین هم به سختی می شه ایراد گرفت. به هرحال تلاشمون بر این هست که از مسئولین و اساتیدی که کم کاری میکنن انتقادهای جدی بشه و البته از اساتید و مسئولین پرکار هم تقدیر. 093...…130 بهتره از هر شاعری تو نشریتون استفاده نکنید. این آقای سعید نوری شخصیت جالبی نداره.در ضمن طراحی نشریتون هم خیلی جای کار داره.مطالبتون هم نباید طولانی بشه که اصلا خونده نمی شن. 093…….671 با کسی مصاحبه کنید که تهش نفعی برامون داشته باشه.به نظر من اصلا رسالت بسیح رو دنبال نکردید. 091…….745 شعر آخر مجلتون داغون بود.رو طرح جلد بیشتر کار کنید.بلد نیستید نشریه چاپ نکنید.شما بچه مذهبی ها همتون همین طورید. تحریریه : نظر لطفتونه. امیدواریم که بتونیم در شماره های آینده رضایت شما رو هم جلب کنیم. 091…….149 سلام نشریتون به شدت نیاز به یه رنگ و لعاب درست و حسابی داره.یه بخشی رو هم به بخش علوم مهندسی اختصاص بدید. 091……..785 سلام.به نظر من کاریکاتوراش با مزس.عیب دیگه این که مشکلات اصلی دانشجو رو ول کردید چسبیدید به مشکلات فرعی. تحریریه: مشکلات مد نظرتون رو حتما برامون ارسال کنید. 091…….295 سلام.خواستم بگم نشریتون خیلی خوبه چون بیشتر درمورد مسائل دانشکده هست و حجمش هم کمتره بیشتر خونده می شه. 093…….650 اگه از قبل هدف گذاری بشه بهتره.برای هر بخشتون یه عنوان خوب انتخاب کنید و سعی کنید این عنوان ثابت باشه. 093…….039 سلام مطالب سیاسی اصلا تعادلی نیست. تو یه شماره کلی مطلب سیاسی می زنید ولی تو یکی اصلا مطلب سیاسی نیست. 091…….112 نشریه خوبیه. قسمت اوضاع نفتی خوبه.اگه به مسائل اجتماعی بپردازید بهتره. این گوشه کنایه ها رو برا مسئولین هم بفرستید. 091…….626 سلام.به نظرم مصاحبه با سید خیلی بی خود بود و از سر کمبود مطلب نوشته شده. صفحه سینما و شیار 143 با اون عکسش خیلی عصبانیم کرد. درکل هزینش رو جای دیگه صرف کنید بهتره. تحریریه: ان شاا... از شماره ها بعد مصاحبه های جذاب تر و پرمغزتری رو چاپ خواهیم کرد.
شما هم می تونید نظرات و پیشنهاداتتون روبه شماره09163452295 ارسال کنید.از مشکلات و مسائل دانشکده گرفته تا موضوعات دیگه.منتظر پیامک های شما هستیم.
[ چهارشنبه 93/11/22 ] [ 4:36 عصر ] [ سیروس ]
[ ??? ]
|
|
[???? ????? : ?????] [Weblog Themes By : themzha.com] |